مروری بر تحولات اقتصادی کشور طی دهه اخیر حکایت از آن دارد که اقتصاد ایران پیوسته در معرض انبساطهای پولی و به تعبیری شوکهای پولی قرار داشته است. اگر چه پیوسته در این مدت، کنترل نقدینگی یکی از اهداف ...
بیشتر
مروری بر تحولات اقتصادی کشور طی دهه اخیر حکایت از آن دارد که اقتصاد ایران پیوسته در معرض انبساطهای پولی و به تعبیری شوکهای پولی قرار داشته است. اگر چه پیوسته در این مدت، کنترل نقدینگی یکی از اهداف مدون در برنامههای ادواری کشور بوده است اما ساختار بودجهای کشور و وابستگی شدید آن به نفت باعث شده است که دولت در مقاطع زمانی مختلف ناگزیر به افزایش پایه پولی گردد. افزایش حجم پول در اقتصاد همانگونه که در متون اقتصادی نیز آمده است میتواند اثرات مختلفی در بخشهای اسمی و واقعی در پیداشته باشد. مقاله حاضر به صورت موردی به بررسی این موضوع میپردازد. بدین منظور از بخش اسمی اثر افزایش حجم پول بر نرخ ارز اسمی و از بخش واقعی اثر شوکهای پولی بر عملکرد (تراز) تجاری (که به صورت نسبت ارزش صادرات به واردات تعریف شده است) مورد بررسی قرار میگیرد. از آنجا که اثر شوکهای پولی بر متغیرهای اسمی در کوتاهمدت مشخص میگردد و به تعبیری ماهیت کوتاهمدت دارد و اثر این شوکها متقابلاً بر بخش واقعی زمانبر بوده و به صورت نسبی بلندمدت میباشد؛ بنابراین سعی شده است با توجه به مبانی نظری موجود، از مدلهایی استفاده شود که این تفاوتها ملحوظ گردند. نتایج حکایت از آن دارد که شوکهای پولی به خوبی نرخ ارز اسمی را متأثر میسازند به گونهای عکسالعمل نرخ ارز در مقابل یک انبساط پولی غیر منتظره به صورت جهش بازگشت کننده نرخ ارز[1] ظاهر میشود و در بلندمدت انبساط پولی باعث کسری اولیه و سپس مازاد تراز تجاری میشود. این مطالعه در قالب دادههای فصلی برای دوره بیست ساله (حدوداً هشتاد مشاهده) صورت گرفته است. نتایج این مطالعه ضرورت انضباط پولی دولت را خاطر نشان ساخته و این موضوع در قالب توصیههای سیاسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. 1- Overshooting