امید رنجبر؛ زهرا(میلا) علمی
دوره 0، شماره 13 ، تیر 1387، ، صفحه 49-68
چکیده
فرضیه همگرایی، به رشد سریعتر درآمد سرانه کشورهای فقیر نسبت به کشورهای غنی و کاهش نابرابری درآمد بین کشورها، طی فرایند انتقال اشاره دارد. شکلگیری همگرایی در بین کشورها، اشکال گوناگونی دارد، که یکی از ...
بیشتر
فرضیه همگرایی، به رشد سریعتر درآمد سرانه کشورهای فقیر نسبت به کشورهای غنی و کاهش نابرابری درآمد بین کشورها، طی فرایند انتقال اشاره دارد. شکلگیری همگرایی در بین کشورها، اشکال گوناگونی دارد، که یکی از آنها، همگرایی باشگاهی است. روند درآمد سرانه کشورهای منطقه منا به گونهای است که به نظر میرسد، در بین این کشورها، همگرایی باشگاهی در حال شکلگیری است. از این رو هدف این مقاله، بررسی شکلگیری همگرایی باشگاهی بین کشورهای این منطقه در دوره (2003-1970) میلادی است. برای این تحقیق، از دادههای تلفیقی و سری زمانی کشورهای منا در دوره مورد نظر و مدل همگرایی بتا و مدل توزیعی یا همگرایی سیگما استفاده شده است. نتیجه محاسبه واریانس مقطعی در مدل همگرایی سیگما، حاکی از کاهش نابرابری درآمد سرانه در منطقه، طی دوره بررسی (2003-1970) است، هر چند که این کاهش، روند یکنواختی نداشته است. به گونهای که از اواخر دهه 1980 به بعد، نابرابری درآمد سرانه بین کشورهای منطقه رو به افزایش گذاشته است. همچنین، تخمین ضریب متغیر موهومی آستانه (متغیر جدا کننده کشورها به دو گروه درآمدی بالا و پایین میانگین مقطعی) در مدل همگرایی بتا، جدایی در درآمد سرانه کشورهای منطقه، در قالب دو گروه درآمدی را تأیید میکند. بنابراین دو نتیجه، پیشبینی شکلگیری همگرایی باشگاهی در منطقه منا را نمیتوان رد نمود. تخمین بهرهوری کل عوامل (TFP) کشورهای منطقه، با روش دادههای پانلی، برای دهههای 1970، 1980 و 1990 نیز نشان میدهد، TFP های تخمینی در حال جدایی حول دو گروه هستند. از این رو، بر اساس کواه (2000)، میتوان اظهار نمود یکی از دلایل اصلی شکلگیری همگرایی باشگاهی در منطقه، جدایی در بهرهوری کل عوامل (TFP) آنها است.