سید ضیاءالدین کیاالحسینی؛ فرشید سلیمی
دوره 4، شماره 2 ، اسفند 1396، ، صفحه 3-26
چکیده
دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر، یکی از اهداف مهم همۀ کشورها است که تحقق آن موجب افزایش رفاه جامعه، کاهش فقر و نابرابری میشود و نیروی انسانی یکی از مهمترین عوامل رشد اقتصادی است. از آنجا که نیمی ...
بیشتر
دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر، یکی از اهداف مهم همۀ کشورها است که تحقق آن موجب افزایش رفاه جامعه، کاهش فقر و نابرابری میشود و نیروی انسانی یکی از مهمترین عوامل رشد اقتصادی است. از آنجا که نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل میدهند، پس زنان میتوانند از عوامل مؤثر در تحقق این هدف باشند. اما از گذشته تاکنون همواره اختلافهای جنسیتی در زمینههای مختلف از جمله آموزش، اشتغال، دستمزد، سلامت و در سرتاسر جهان وجود داشته است که هم میتواند بر رشد اقتصادی اثری منفی داشته باشد و هم باعث کاهش رفاه اقتصادی شود. بر این اساس، تلاش برای رفع اختلافهای جنسیتی در این موارد، علاوه بر یک ارزش اخلاقی، سیاستی ضروری در دستیابی به اهداف توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و انسانی و از مهمترین مسائل کشورها است. این مطالعه در صدد بررسی تأثیر اختلافهای جنسیتی شامل اختلاف در سطح دستمزد، سطح آموزش و شاخص امید به زندگی زنان و مردان بر رشد اقتصادی در کشورهای با ردۀ توسعۀ انسانی بسیار بالا، بالا، متوسط و پایین برای دورۀ زمانی 2004ـ2012 با استفاده از مدل گشتاور تعمیمیافته است. نتایج مقاله نشان میدهد که برای کشورهای با ردۀ توسعۀ انسانی بسیار بالا، رابطۀ رشد اقتصادی با امید به زندگی، اختلاف در سطح دستمزد زنان و مردان و اختلاف در سطح آموزش زنان و مردان منفی است و بر اساس نظریۀ بوزروپ، در مراحل اولیۀ توسعۀ اقتصادی، شکاف جنسیتی افزایش مییابد؛ ولی پس از آنکه کشور مرحلۀ مشخصی از توسعه را پشت سر گذاشت، این رابطه معکوس میشود که از وقفۀ متغیر وابسته در هر دو گروه و برای متغیر اختلاف در سطح دستمزد زنان و مردان در کشورهای با شاخص توسعۀ انسانی متوسط و پایین استنباط میشود.