نظریه سهمیهبندی بازار از مهمترین نظریات ارائه شده مبنی بر رفتار کارتلی اوپک است. این نظریه که توسط آدلمن (Adelman) ارائه و بعدها توسط گریفین (Griffin) بسط داده شده و در حالتهای مختلف مورد آزمون واقع گردید، ...
بیشتر
نظریه سهمیهبندی بازار از مهمترین نظریات ارائه شده مبنی بر رفتار کارتلی اوپک است. این نظریه که توسط آدلمن (Adelman) ارائه و بعدها توسط گریفین (Griffin) بسط داده شده و در حالتهای مختلف مورد آزمون واقع گردید، همواره توسط محققین، در دورههای مختلف مورد بررسی و آزمون قرار گرفته است. مدیریت عرضه نفت خام توسط سازمان اوپک در دوره پنج ساله 2000 تا 2005 ، که در پی افت شدید قیمتهای جهانی نفت خام در سالهای 1998 و 1999 تنظیم گردید، از دورههای موفقیت آمیز هماهنگی اعضای اوپک محسوب میگردد. در این مقاله با پرداختن به مدل اولیه گریفین، نظریه سهمیهبندی بازار را با روش معادلات همزمان، در دوره مزبور یعنی (1)2000 تا (12)2005، آزمون نمودیم. نتایج بررسیها نشان میدهد: اولاً، نظریه سهمیهبندی بازار در طی این دوره از قدرت کافی برخوردار بوده است. ثانیاً، برای پنج کشور ایران، اندونزی، الجزایر، کویت و ونزوئلا، فرضیه رد نمیشود و بر اساس تعریف گریفین، این کشورها از سهمیه بندی ثابت بازار پیروی نمودهاند. در حالیکه، برای چهار کشور عراق، قطر، امارات عربی متحده و عربستان سعودی، فرضیه رد نشده و لذا این کشورها از سیستم سهمیهبندی نسبی بازار پیروی نمودهاند. همچنین رفتار دو کشور نیجریه و لیبی فرضیه را رد نمیکنند که بیانگر پیروی از سهمیه بندی جزئی بازار توسط آنها است.