محسن رحیم زاده نامور؛ منصور خلیلی عراقی
دوره 7، شماره 1 ، فروردین 1399، ، صفحه 177-202
چکیده
تحقیق حاضر به بررسی ناسازگاری زمانی (Time Inconsistency) سیاست پولی در ایران با استفاده از رویکرد هدفگذاری نرخ ارز پرداخته است. با توجه به اینکه لنگر اسمی اعلام شده برای سیاست پولی در ایران نرخ رشد نقدینگی است؛ ...
بیشتر
تحقیق حاضر به بررسی ناسازگاری زمانی (Time Inconsistency) سیاست پولی در ایران با استفاده از رویکرد هدفگذاری نرخ ارز پرداخته است. با توجه به اینکه لنگر اسمی اعلام شده برای سیاست پولی در ایران نرخ رشد نقدینگی است؛ میزان انطباق این نرخ با مقادیر واقعی در اقتصاد ایران، حاکی از اعتبار اندک سیاستگذار پولی و در نتیجه ناکارآمدی ابزارهای مورد استفاده در اجرای سیاستهای اعـلام شـده است. جهت آزمون مدل تجربی تحقیق از اطلاعات دوره زمانی 1396 ـ 1368 بر اساس دادههای فصلی و روش گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که اثرگذاری شکاف تولید بر کاهش انحراف نرخ ارز در نظام ارزی شناور بازهای (Crawling Bands) بیشتر از نظام ارزی ثابت (Crawling Peg) میباشد. از سوی دیگر بر اساس ضریب برآوردشده، مشاهده شد که برخلاف اثر انحراف تولید، اثر انحراف نرخ تورم بر انحراف نرخ ارز در نظام ارزی شناور بازهای کمتر از نظام ارزی ثابت است. این موضوع بیانگر آن است که در شرایط هدفگذاری نرخ ارز، الزام سیاستگذار به نرخ رشد پول قاعدهمند به انحراف شدیدتر نرخ تورم در نظام نرخ ارز ثابت نسبت به نظام نرخ ارز شناور بازهای منجر خواهد شد. بنابراین با توجه به نتایج پژوهش حاضر میتوان از ابزار هدفگذاری نرخ ارز به عنوان لنگر اسمی سیاست پولی به صورت رژیم شناور بازهای استفاده و از نتایج رفاهی آن بهره برد.