ناصر الهی؛ امیرحسین نجف زاده؛ میترا علیا
دوره 3، شماره 2 ، اسفند 1395، ، صفحه 37-70
چکیده
رابطه بین فعالیت حقیقی اقتصاد و نرخ تورم یکی از موضوعاتی است که در زمینه اقتصاد کلان همواره مورد توجه بوده است. در این میان، اکثر ادبیات اقتصادی معطوف به استفاده از منحنی فیلیپس در راستای کشف و تبیین رابطه ...
بیشتر
رابطه بین فعالیت حقیقی اقتصاد و نرخ تورم یکی از موضوعاتی است که در زمینه اقتصاد کلان همواره مورد توجه بوده است. در این میان، اکثر ادبیات اقتصادی معطوف به استفاده از منحنی فیلیپس در راستای کشف و تبیین رابطه بین فعالیت حقیقی اقتصاد و نرخ تورم هستند. منحنی فیلیپس اولیه به صورت جدی در زمینههای نظری مورد انتقاد قرار گرفته است، لیکن در پاسخ به این انتقادات شکلهای متنوعی از منحنی فیلیپس گسترش یافته است؛ که از این بین میتوان به منحنی فیلیپس جدید کینزین (NKPC) اشاره نمود. مطالعات متعددی نشان دادهاند که ارتباط منحنی فیلیپس در طی رکود بزرگ فرو ریخته است. پایه و اساس این بحث مشاهدهای است که طی آن فعالیت حقیقی به شدت سقوط کرده بدون آنکه سقوط متناظری در تورم مشاهده شود. در این پژوهش از رویکرد مدلهای تعادل عمومی پویا تصادفی (DSGE) استفاده و با بکارکیری NKPC این فرضیه را برای اقتصاد ایران مورد آزمون قرار میدهیم. بر اساس نتایج به دست آمده مشاهده میشود که کاهش شدیدی در تولید وجود دارد بدون آنکه بتوان سقوط بزرگی در تورم را مشاهده نمود.